این تحقیق چگونگی بازتاب محرومیت نسبی در آثار شعرای معاصر قشقایی را بررسی می کند. در اینجا، از نظریة رابرت گر تنها به عنوان راهنما و شاهد استفاده شده است. با تحلیل محتوای اشعار شاعران موردمطالعه، مشخص می گردد که نه تنها محرومیت در قوم قشقایی وجود دارد بلکه شاعران قشقایی هم، در اشعار خود به این موضوع پرداخته اند. همچنین مشخص می شود که برداشت و شیوة سازش یا برخورد شاعران با مسئلة محرومیت یکسان نیست؛ ازجمله اعتراض و مبارزة انقلابی با منبع محرومیت، یا پذیرش و کنار آمدن با پدیدة محرومیت به عنوان امر طبیعی و یا توسل به قدرت های فراطبیعی و امداد الهی. پس از کشف و دسته بندی مقوله ها، راه هایی نیز برای کاهش محرومیت پیشنهاد خواهد شد.